زنده تا ابد

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

چگونه باید باشیم تا امام زمان‏ علیه السلام از ما راضى باشد

29 تیر 1395 توسط صادقپور

نصایح میرزاى تبریزى‏ (قدس سره) به طلّاب

معمولاً طلّاب جوانى که خدمت فقیه مقدّس، میرزاى تبریزى قدس سره مى‏رسیدند، این سؤال را مى‏پرسیدند که: »آقا! بفرمایید چه کار کنیم که کارهایمان مرضىّ ولى عصرعلیه السلام باشد؟«
مرحوم میرزا قدس سره قبل از هر چیزى به ظاهر طلّاب نظر مى‏کردند. اگر مى‏دیدند که لباس آن‏ها مناسب طلبگى نیست یا موهایشان بلند است و یا فقط ته‏ریش دارند، با کمال محبّت ابتدا به مشکل ظاهرى آن‏ها پرداخته و مى‏فرمودند: » اول شکل ظاهر را باید درست کرد. شما موظف هستید در جامعه طورى حرکت کنید که هیئت شما با سایر جوانان متفاوت باشد. موها باید کوتاه، ریش معمولى و لباس مناسب شأن باشد«. آن‏گاه مى‏فرمودند: اولاً طلبه باید به تکلیف خود که شامل حلال و حرام الهى است دقت کامل داشته باشد و با مسایل سرسرى برخورد نکند که این قدم اول سازندگى است.
در ثانى هر کارى را که مى‏خواهد انجام دهد، براى خدا باشد؛ یعنى با توکل به ایزد منّان کار را براى رضاى خدا انجام دهد و جز خداى متعال چیز دیگرى را مدّ نظر نداشته باشد. اگر کار خالصانه براى خدا انجام گرفت، نتیجه خواهد داد و خدا در مقابل آن اخلاصى که در عمل صورت مى‏گیرد، درجه داده و شخص را به مرتبه‏اى والا خواهد رساند. نکته‏ى دیگر اینکه ولاى به اهل بیت‏ (علیهم السلام) باید همواره مدّ نظر باشد و با اخلاص کامل به ساحت مقدّس آنان عرض ادب کرده و کارى کند که رضایت آن‏ها در آن کار باشد و با زبان و عمل خود محبت خویش را به آنان ابراز کرده و در مقابل شبهات بایستد و از مظلومیت آنان دفاع کرده و حامى واقعى مذهب باشد.
نکته‏ى دیگرى که مرحوم میرزاقدس سره به طلّاب جوان تذکّر مى‏دادند، درس خواندن آنان بود که طلبه باید تمام وقت خود را جهت درس خواندن صرف کرده تا بتواند به دین خدمت کند. اگر طلبه درس نخواند و شب و روز خود را به مسایل دیگر بگذراند، نه تنها خدمت به دین نخواهد کرد؛ بلکه ضربه هم خواهد زد.
مورد دیگرى را که مرحوم میرزا قدس سره به آن توصیه مى‏کردند، توجّه به معنویات در کنار درس بود. ایشان مى‏فرمود: زمانى که ما در مدرسه‏ى فیضیه بودیم، نیمه شب (جهت نماز شب) مسجد مدرسه مملوّ از طلبه مى‏شد به طورى که اگر یک نفر غریبه وارد مى‏شد، از کثرت حضور طلّاب، تصور مى‏کرد که وقت نماز صبح است، طلّاب به شب زنده‏دارى و تهجّد بسیار مقیّد بودند.
طلبه باید در جهت معنویت و خودسازى گام بردارد و از توسّل به اهل بیت‏علیهم السلام دریغ نکند. مرحوم میرزا قدس سره معتقد بود که نیمه شب وقت مزد گرفتن است؛ از این رو خودشان نیمه شب‏ها با خداى خود راز و نیاز مى‏کردند و با معبود، پیوند قلبى خاصى داشتند که حرکت نیمه‏شب ایشان و تهجّد در حرم مطهّر و مسجد امام حسن عسکرى‏علیه السلام زبانزد طلّاب بود.
نکته‏ى دیگرى که ایشان بدان بسیار اصرار داشتند، این بود که مى‏فرمودند: طلبه علاوه بر آنکه باید زرنگ باشد، باید با تواضع و افتادگى حرکت کند؛ خود را کسى حساب نکرده و با خلوص کامل به درس و بحث خود مشغول شود. اگر خود را کسى فرض کرد، به جایى نخواهد رسید.
یکى دیگر از نکاتى که مرحوم میرزا قدس سره به طلّاب جوان توصیه مى‏کرد، مشغول شدن به کتب سنّتى حوزه و خارج نشدن از چهار چوب آن کتب بود. ایشان با روش‏هاى نوین حوزوى سخت مخالف بودند و مى‏گفتند: طلبه باید مانند قدیم، همان روش را در پیش بگیرد که آن کتب انسان را »ملّا« مى‏کند. ایشان با تغییر کتب حوزه موافق نبودند و معتقد بودند طلّاب ضمن خواندن دروس قدیم باید آزاد باشند تا هر کس نسبت به استعداد و توانایى خود درس بخواند و با بردن دروس به مدارس سخت مخالف بودند، ایشان تا در قید حیات بودند بارها مخالفت خود را با این روش اعلام کردند و معتقد بودند طلّاب باید بر طبق استعداد خود سر درس حاضر شوند تا بتوانند استفاده‏ى کامل را ببرند.
آن‏ها باید به درس‏هاى مختلف سر بزنند تا اگر درسى را که مفید و مطابق با استعداد خود تشخیص دادند در آن شرکت کنند.

برگرفته از کتاب اخلاق علمی میرزای تبریزی صفحه ۳۶۱

 نظر دهید »

از کجا تا کجا

29 تیر 1395 توسط صادقپور

اول جورابا نازک شد بعد مچی شد بعد مانتو ها یه خورده کوتاه شد بعد چادر افتاد بعد شلوار کوتاه شد بعد مانتو خیلی کوتا شد (بلوز) بعد آستین مانتو کوتاه شد بعد روسری شال شد بعد شالا کوتاه شد بهد تو سر یه سنگی افتاد و از پشت باد کرد بعد مانتو ها حریر شد بعد مانتوها جلوشون باز شد بعد شلوارارو درآوردند یه ساپورت کلفت پوشیدند بعد ساپورت نازک تر شد و کوتاه تر بعد مانتوها از وسط و پایین و بالا تور شد بعد تو خیابانوا شالا دستمال گردنی شد تو اون وسطا جوراب حذف شد مانتو تنگتر شد و… چند وقت دیگه به نظرتون چی میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

 1 نظر

یادش بخیر

29 تیر 1395 توسط صادقپور

یادش بخیر زمون ما تو مدرسه تو صف شلوارامونو بلند میکردن که ببینن رنگ جورابمون مشکیه یا نه.

اگه مشکی نبود باید اولیا می اومدن ولی حالا چی

از ترس اینکه مبادا یکی از مسئولین مدرسه ما رو بیرون ببینن جرات نداشتیم بدون مقنعه بیرون بریم ولی حالا چی

می اومدیم بیرون همه چادری با حجاب ولی حالا چی

مردا همه ریش دار و با غیرت و مذهبی ولی حالا چی

کارکنان دولت همه برا خودشون یه پا طلبه بودند از بس با حجاب و مقید بودن ولی حالا چی

معلما و مدیرا و معاونا همگی درس دین می دادن ولی حالا چی

بازی بچه ها خاله بازی و گرگم به هوا و غیره بود ولی حالا چی

خیلی چیزای دیگه یه جور دیگه بود ولی حالا چی

 نظر دهید »

لباس پاره

27 تیر 1395 توسط صادقپور

جاتون خالی امروز رفته بودم امام زاده صالح یه صحنه ای دیدم دلم کباب شد یه مردی با شلوار پاره پتره اومده بود بیچاره حتما شلوار دیگه نداشت مامان و آبجی و خانمش هم محلش نمیذارن که ندوخته بودن خواستم برم بهش بگم اگه بخوای من شلوارت رو برات روفو می کنم ولی اینم بگم گوشی گرون قیمتی دستش بود بعد که دقت کردم دیدم خیلی ها لباس پاره پوشیدن اگه بتونم یه مغازه تو تجریش بزنم فقط برا روفو لباس فک کنم خیلی پول به جیب می زنم نظر شما چیه؟

 1 نظر

دانشجوی امروز؛ باکیفیت‌تر از ابتدای انقلاب

27 تیر 1395 توسط صادقپور

دانشجوی امروز؛ باکیفیت‌تر از ابتدای انقلاب

«نقش دانشجویان در اوّل انقلاب نقش برجسته‌ای بود؛ درحالی‌که دانشجویان آن‌روز کشور از لحاظ تعداد و کمیّت، با دانشجوی امروز قابل مقایسه نبودند، ما آن‌روز حدود دویست‌وخرده‌ای هزار در کلّ کشور دانشجو داشتیم، امروز حدود نزدیک به پنج میلیون داریم؛ یعنی جمعیّت کشور شده حدوداً دو برابر، [امّا] جمعیّت دانشجو در کشور شده حدوداً بیست‌ و یکی‌دو برابر؛ از لحاظ کیفیّت هم مثل شماها نبودند، بله پُرشور بودند، انقلابی بودند، انگیزه داشتند امّا عمق انقلابی‌شان و عمق تفکّر اسلامی‌شان مثل دانشجوی امروز نبود؛ یعنی این حرفهایی که امروز این برادرها اینجا زدند، اینها خیلی سطحش بالاتر است از آنچه آن‌روز دانشجوی زُبده و نخبه‌ی انقلابی برزبان می‌آورد.

ما اینجا یک جلسه‌ای داشتیم، چندین جلسه پشت سر هم با تعدادی دانشجو در دانشگاه امیرکبیر فعلی -که آن‌روز اسمش پُلی‌تکنیک بود- و بحث درباره‌ی این بود که آیا خطّ امام یک واقعیّتی است و اصلاً چیزی است که وجود دارد یا نه؟ نمیتوانستند منظومه‌ی فکری امام را درک کنند و تحمّل کنند؛ بنده هم جزو مدعوّین آن جلسه بودم، بنی‌صدر هم جزوشان بود، بعضی‌های دیگر هم بودند، سه چهار نفر هم دانشجو بودند؛ بحث در این بود که اصلاً آیا یک منظومه‌ی فکری‌ای بر حرفهای امام حاکم هست یا نه؟ یعنی یک‌چیز به این واضحی را نمیتوانستند درک کنند؛ امروز برای شما این مسئله جزو واضحات است. کیفیّت دانشجوی انقلابی امروز نسبت به کیفیّت دانشجوی انقلابی آن‌روز خیلی بالاتر است.»

بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان، ۱۳۹۵/۰۴/۱۲

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

زنده تا ابد

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • قطعه ادبی
  • ترفند دشمن برای فراموشی فرهنگ عاشورا
  • کربلا
  • متفرقه

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس